بیت کوین: یک آزمایش بی سابقه در توزیع عادلانه (تمام طول)
در مورد تفاوت های اساسی بین بیت کوین و سایر کلاس های دارایی مطالب زیادی نوشته شده است.
در واقع، کنار هم قرار گرفتن بیت کوین و کالاهای جاافتاده مانند طلا همچنان انبوهی از تازه واردان را به این صنعت جذب می کند، چه نهادی و چه خرده فروشی.
اما آیا عواملی وجود دارد که بیت کوین را اساساً از سایر دارایی های رمزنگاری متفاوت می کند؟
بهعنوان اولین پیادهسازی موفقیتآمیز یک ارز دیجیتال، معمول است که بیتکوین را به عنوان کیسهی بوکس برای فنآوران ببینیم. برای بسیاری از آنها، بیت کوین یک فناوری نسل اول است و به همین دلیل، با کمبود توان عملیاتی و غنای ویژگی مواجه است. اما اشتباه نکنید: منحصر به فرد بودن بیت کوین بسیار فراتر از محدوده فناوری است. این یک آزمایش بی سابقه در توزیع ثروت است.
در بازارهای صعودی، مقایسه ضرب المثل بیت کوین و امثال اینترنت تلفنی یا ایمیل در دهه 1980 فراوان است. اغلب، اینها بخشی از استراتژیهای بازاریابی عمدی هستند که توسط طرفداران داراییهای دیجیتال در حال ظهور انجام میشوند که ظاهراً در جایی که بیتکوین شکست خورده موفق میشوند. بهطور غمانگیز، تازهواردانی که با چارچوب مقایسهای کاملاً فنی مواجه میشوند، در نهایت به حاشیه رانده میشوند، بهویژه که بحثها فوقفنی تبدیل میشوند.
در حالی که غیرقابل انکار است که فناوری در ارزیابی شایستگیهای هر دارایی رمزنگاری شده نقش دارد، مطمئناً داستان چیزهای بیشتری وجود دارد. چیزی که فنآوران و بهطور گسترده، اغلب تازهواردان اغلب نادیده میگیرند، این واقعیت است که داراییهای رمزنگاری شده به عنوان اقتصاد دیجیتال عمل میکنند. و درست مانند اقتصادهای دنیای واقعی، فناوری که از طریق آن ارز حساب میشود (دولتها، بانکها، شبکههای پرداخت) اغلب اهمیت بسیار کمتری نسبت به نحوه توزیع مؤثر آن ارز دارد (سیاستهای پولی و توزیع ثروت).
دادههای زنجیرهای الگوی جدیدی برای این نوع تحلیل اقتصادی فراهم میکند، زیرا شناسایی توزیع ناعادلانه ثروت در سطح دارایی را ممکن میسازد. به هر حال، بلاک چین ها در هسته خود، تاریخچه کاملی از ساختارهای مالکیت را ارائه می دهند، و این تاریخ اغلب گویای مطالب است. همبستگی، در میان سایر مدلهای توزیع ناعادلانه عرضه، بهطور اجتنابناپذیری منجر به پایههای پولی بسیار متمرکز میشود. از طریق دادههای زنجیرهای، میتوانیم ساختارهای مالکیت مخالف بیتکوین را شناسایی کنیم و میزان تمرکز ثروت را در اقتصاد دیجیتال آنها تعیین کنیم.
برای ترسیم یک تصویر کامل از عواملی که باعث توزیع عرضه عادلانه می شوند ، ما این پست را با بررسی تاریخ اولیه بیت کوین آغاز خواهیم کرد. سپس ، ما از طریق معدن و تأثیر صنعتی شدن ، نگاهی دقیق تر به توزیع خواهیم داشت. سرانجام ، ما برای ارزیابی توزیع ثروت ده ها دارایی نسبت به بیت کوین ، دو معیار پراکندگی عرضه جدید را به نمایش خواهیم گذاشت.
پیدایش پول اینترنت جادویی
تاریخ اولیه بیت کوین گواهی به جدید بودن یک ارز کاملاً دیجیتالی است. اولین تراکتورهای آن احتمالاً توسط پست Satoshi در انجمن بنیاد P2P ، جایی که وی برای اولین بار این سیستم را معرفی کرد ، مورد توجه قرار گرفت. در آن زمان ، فقط از نظر فنی زرنگ قادر به اجرای مداوم یک گره شبکه بودند. حتی تعداد کمتری از شرکت کنندگان قادر به به درستی حضانت کیف پول خود بودند ، زیرا این امر به درک برخی از رمزگذاری PGP و همچنین یک تن صبر برای مقابله با اشکالات اجتناب ناپذیر در کیف پول بیت کوین نیاز دارد (اگر حتی می توانید آن را صدا کنید). حتی نرخ ارز برای اولین بار پذیرندگان وجود ندارد که شروع به ارزیابی ارزش گذاری بیت کوین های خود کنند.
همراه با پیچیدگی فنی فوق الذکر ، نتایج آزمایشات اولیه روی بیت کوین فاجعه بار بود: مقدار زیادی از BTC وجود دارد که گمان می رود در آن دوره به طور دائم از بین رفته باشد. پس از همه ، تراکتورها با بیت کوین همانطور که در آن زمان بود رفتار می کردند: یک آزمایش کنجکاو از پول انحصار دیجیتال.
شاید هیچ سریال زمانی دیگر بهتر از نمودار زیر ، ماهیت ناخوشایند بیت کوین را به نمایش نمی گذارد. این نشان می دهد که چگونه تقریباً سال 2011 طول کشید تا تراکتورهای بیت کوین هنگام ارسال BTC استفاده از اعشار (خط سبز) را شروع کنند. تا آن زمان ، تمام معاملات از واحدهای کامل BTC (خط بنفش) استفاده می کردند زیرا کاربران با ارسال بیت کوین کامل به یکدیگر آزمایش کردند.
این شواهدی از تفاوت واضح بین بیت کوین و کلیه رمزنگاری های ناشی از آن است. بیت کوین سابقه ای را برای تبدیل یک دارایی دیجیتال و ارزهای فیات مانند دلار آمریکا تعیین کرد. در نتیجه ، پذیرندگان اولیه رمزنگاری های دیگر از روز اول ارزش خود را بر خلاف آزمایش بی دقتی فرض می کردند. اگرچه بدیهی است که برای کاربران نهایی بهتر است حضانت قابل اعتماد داشته باشند و برخی از ایده های ارزیابی دارایی را از این کار دریافت کنند ، اما این آزمایش در بیت کوین در نهایت منجر به سطح بی نظیری از گردش مالی عرضه شد.
یک راه مستقیم برای اندازه گیری گردش عرضه از طریق معیارهای سرعت عرضه است. همانطور که در شماره های قبلی SOTN پوشش داده شد، سرعت مقدار دفعاتی که یک واحد عرضه متوسط منتقل شده است را اندازه گیری می کند. به طور کلی با تقسیم عرضه منتقل شده بر کل پایه پولی محاسبه می شود. به منظور ارائه نمایش بهتری از گردش مالی کوتاه مدت، تغییرات خاص سرعت نشان داده شده در زیر، فعالیت های عرضه ای را که در یک سال پس از آن فعال بود (به جای استفاده از عرضه کل) فیلتر می کند.
یکی از عناصر کلیدی توزیع بینظیر بیت کوین، دورههای روشن گردش عرضه بالا است که به عنوان چرخههای افزایش سرعت به نمایش گذاشته میشود. چنین چرخه هایی، پذیرندگان اولیه را به تصویر می کشند که راه را برای پذیرندگان جدید باز می کنند، که وقتی زمانش فرا می رسد، راه را برای پذیرندگان جدیدتر باز می کنند. در گذشته، افزایش شدید قیمت بیت کوین نیروی محرکه قابل توجهی برای گردش عرضه بوده است.
باز هم، سوابق مهم هستند. عدم وجود یک سابقه موفق برای بیت کوین باعث شد ترس، عدم اطمینان و شک دائماً ذهن پذیرندگان اولیه را عذاب دهد و پذیرندگان جدیدتر راهی برای خروج از بازار فراهم کردند.
توزیع عادلانه توسط طراحی
همانطور که در مقدمه ذکر شد، فناوری اساسی یک دارایی رمزنگاری به طور قطع تنها عامل تعیین کننده ارزش ذاتی آن نیست. با این حال، هنوز هم یک عامل مهم برای در نظر گرفتن است زیرا اغلب نقش بسیار زیادی در توزیع عرضه ایفا می کند. بیت کوین یک مشکل چندین دهه در محاسبات توزیع شده به نام «مشکل عمومی بیزانس» را حل کرد که مربوط به دستیابی به اجماع در مورد اعتبار یک بیانیه در میان طرف های غیرقابل اعتماد است. آنچه واقعاً قابل توجه است این است که راه حل ساتوشی نه تنها به موضوع اجماع توزیع شده پرداخت، بلکه این کار را با فعالیتی انجام داد که ذاتاً تمرکززدایی پولی را تقویت می کند: استخراج.
از نظر طراحی، استخراج بیت کوین فعالیتی است که نیروهای توزیع عادلانه را تحت فشار قرار می دهد. به منظور سودآوری، ماینرها باید در افق های زمانی طولانی فعالیت کنند زیرا هزینه های عملیاتی ثابتی دارند. با این حال، پاداش بیت کوین صادر شده برای این فعالیت به طور گسترده ای در نوسان است زیرا قیمت بیت کوین دارای نوسانات بالایی است. این ماینرها را وادار میکند تا خزانههای خود را به دقت مدیریت کنند و دائماً داراییهای خود را برای مقاصد عملیاتی مانند پرداخت هزینه برق و همچنین نیازمندیهای استراتژیک مانند ارتقاء سختافزار خود برای رقابتی بودن بفروشند. این در نهایت گردش عرضه را افزایش می دهد.
جدا از اعتبار مؤثر معاملات بیت کوین ، این فعالیت با افزایش هزینه برای حمله به آن ، شبکه را تقویت می کند. با توجه به ماهیت خود ، سیاست های پولی اساسی بیت کوین رقابت را تقویت می کند زیرا نرخ تورم آن با گذشت زمان با هرگونه هولناک کاهش می یابد. حتی اگر معدنچیان با پیشرفت زمان ادغام و کاملاً صنعتی شده باشند ، اندازه کامل عملیات موجود فضای کمتری را برای آنها فراهم می کند تا آنها را گمانه زنی کنند ، که باعث می شود عرضه جدید برای تغییر دست باشد.
دارایی های رمزنگاری و نابرابری ثروت
تاکنون ، ما عوامل اساسی را تحت تأثیر توزیع عرضه بیت کوین قرار داده ایم. اکنون زمان آن رسیده است که میزان متمایز این عوامل بیت کوین را از سایر دارایی ها ارزیابی کنیم. در اقتصاد ، ادبیات گسترده ای در مورد نابرابری ثروت و معیارهای پراکندگی عرضه وجود دارد. متأسفانه ، صنعت Cryptoasset در مجموعه معادل معیارها همگرا نشده است. ما امیدواریم که آن را تغییر دهیم و مجموعه جدیدی از معیارها را برای تعیین کمیت نابرابری ثروت در بسیاری از رمزنگاری ها ابداع کرده ایم.
اولین موردی که ما به نمایش خواهیم گذاشت ، نسبت برابری عرضه (SER) است. این شبیه به نسبت 20:20 است. یک معیار نابرابری ثروت سنتی که میانگین درآمد ثروتمندترین 20 ٪ جامعه را با فقیرترین 20 ٪ مقایسه می کند. به جای درآمد ، SER به عرضه عرضه توسط حساب های مختلف در یک شبکه نگاه می کند. این فقیرترین حسابها (مبلغی که توسط تمام حساب ها با تراز کمتر از 0. 00001 ٪ از عرضه) در نظر گرفته شده است ، در برابر ثروتمندترین حسابها (مبلغی که توسط تمام آدرسهای 1 ٪ برتر) نگهداری می شود ، مقایسه می کند.
SER بالا نشانگر توزیع زیاد عرضه است. همانطور که فرضیه شده است ، بیت کوین بالاترین SER را از دارایی های ارزیابی شده و به دنبال آن اتر و Litecoin دارد. این نکته قابل توجه است ، زیرا بیت کوین همچنین رمزنگاری اصلی است که توسط مؤسسات بزرگ مالی حضانت می شود. روندی که مخرج SER را افزایش می دهد و فشار کلی را بر روی این نسبت وارد می کند. افزایش پایدار در SER BITCOIN نشان می دهد که علی رغم موسسات بزرگی که وارد فضا می شوند ، بیت کوین هنوز هم بسیار یک جنبش مردمی است. تعداد حسابهای کوچکتر که کمتر از 1. 85 BTC دارند ، به طور مداوم افزایش یافته و رشد آدرس های 1 ٪ برتر را متعادل کرده است.
در حالی که SER یک نگاه جدید به توزیع عرضه ارائه می دهد که با بیشتر دارایی های سنتی امکان پذیر نیست ، یک نکته مهم این است که یک فرد مجرد می تواند بسیاری از آدرس های رمزنگاری را در اختیار داشته باشد. به این ترتیب ، یک فرد ممکن است آدرس های زیادی را در خود جای دهد و توزیع عرضه مستقیماً به منابع یک فرد نقشه نمی کند.
روش دیگر برای ارزیابی پراکندگی عرضه، از طریق ضریب توزیع شبکه (NDF) است. این نسبت گروه اقتصادی گسترده تری را در بر می گیرد که شاید معادل ترکیبی از طبقات متوسط و پایین باشد. با ارزیابی مجموع عرضه در آدرسهایی که بیش از 0. 01 درصد از عرضه یک دارایی رمزنگاری شده را دارند و تقسیم آن رقم بر کل عرضه محاسبه میشود. NDF پایین نشان دهنده توزیع بهتر است زیرا موجودیت های کمتری در بالای 0. 01٪ وجود دارد. برعکس، NDF نزدیک به 1 به معنای توزیع دارایی رمزنگاری بسیار پایین است.
یک بار دیگر، بیت کوین دارای بالاترین توزیع دارایی است که توسط NDF اندازه گیری شده است و پس از آن Decred، Litecoin و Ether قرار دارند.
زمانی که به معیارهای پراکندگی عرضه میرسد، ما فقط سطح را میخراشیم، اما SER و NDF نگاهی اجمالی به توزیع منحصر به فرد بیتکوین ارائه میکنند. در آینده، ما امیدواریم که به کاوش در این زمینه با اکتشافات فیلترینگ بهتر ادامه دهیم تا نحوه جمعآوری آدرسها در سطح کیف پول را بهبود ببخشیم.
نتیجه
در پایان، تاریخ پرتلاطم بیت کوین به عنوان اولین اجرای موفقیت آمیز یک دارایی رمزنگاری شده به سطوح بالایی از گردش مالی در طول دهه 2010 کمک کرد. مکانیسم صدور منصفانه آن از توزیع بیشتر حمایت کرد زیرا استخراج کنندگان نیاز ذاتی به توزیع مجدد انتشار جدید دارند. در مجموع، این عوامل بیت کوین را به عادلانه ترین دارایی رمزنگاری موجود تبدیل کرده است، همانطور که با نسبت SER و NDF مثال می زنیم.