بانکداری سایه ها مؤسسات مالی هستند که علی رغم انجام کارکردهای مشابه با بانک ها ، مانند تأمین اعتبار ، خارج از سیستم نظارتی رسمی بانکی قرار دارند. به همین دلیل ، آنها راحت تر پول جمع می کنند و وام می دهند ، اما با خطر قابل توجهی بیشتر.
13 غول مالی برتر
منبع: (FSB ، 2018 ، فیلیپس ، 2018) < Pan> بزرگ مالی
بانکداری سایه ها مؤسسات مالی هستند که علی رغم انجام کارکردهای مشابه با بانک ها ، مانند تأمین اعتبار ، خارج از سیستم نظارتی رسمی بانکی قرار دارند. به همین دلیل ، آنها راحت تر پول جمع می کنند و وام می دهند ، اما با خطر قابل توجهی بیشتر.
13 غول مالی برتر
منبع: (FSB ، 2018 ، فیلیپس ، 2018) امور مالی بزرگ
بانکداری سایه ها مؤسسات مالی هستند که علی رغم انجام کارکردهای مشابه با بانک ها ، مانند تأمین اعتبار ، خارج از سیستم نظارتی رسمی بانکی قرار دارند. به همین دلیل ، آنها راحت تر پول جمع می کنند و وام می دهند ، اما با خطر قابل توجهی بیشتر.
13 غول مالی برتر
منبع: (FSB ، 2018 ، فیلیپس ، 2018)
(به عنوان درصد دارایی های مالی جهانی) صندوق های پرچین (+برای اطلاعات کلیک کنید) MMS (+برای اطلاعات کلیک کنید) 1 ٪ 1. 4 ٪ 10. 9 ٪ صندوق های سرمایه گذاری (+برای اطلاعات کلیک کنید) زیر گروه های 9. 1 ٪ 40. 5 ٪ 29. 2 ٪ 7. 7 ٪ 8. 6برای دیدن اطلاعات بیشتر در مورد هر بازیکن مالی و برگه ها برای مشاهده دارایی ها و روابط بازیکنان کلیدی بازیکنان توسط دارایی که چه کسی را تأمین می کند ، روی بازیگران کلیک کنید؟شرکت های بیمه بازیگران مالی حسابرسان اندازه فلش را نشان می دهند که یک بخش تا چه اندازه ادعای دیگری دارد. به عنوان مثال ، صندوق های بازنشستگی ادعای بزرگی در مورد OFIS دارند ، زیرا آنها بخش بزرگی از پول خود را در سرمایه گذاری ، صندوق های مدیریت دارایی و غیره سرمایه گذاری می کنند. فروش ابزارها و سیاستهایی که از خطرات مختلف محافظت می کند. صندوق های بازنشستگی پول مردم را برای بازپرداخت برای پرداخت درآمد بازنشستگان سرمایه گذاری می کند. بانک مرکزی در مرکز هر سیستم پولی قرار دارد و وثیقه ، ذخایر ، اعتبار و در نهایت وثیقه مالیات دهندگان را ایجاد می کند که همه بانک های دیگر و سایر موسسات مالی به آن وابسته هستند. حسابرسان "نیروی پلیس خصوصی سرمایه داری" هستند. آنها نقش قانونی لازم برای ارزیابی صحت صورتهای مالی بانکهای بزرگ و سایر موسسات مالی را ارائه می دهند. برای همین مشتری ها ، آنها همچنین خدمات مشاوره ای و وکالت را ارائه می دهند. بانکها چقدر از مردم مالی را درک می کنند اما نقش آنها هم متفاوت و هم گسترده تر از آنچه تصور می شود وجود دارد. آنها فقط واسطه ای نیستند که پس انداز می کنند و وام می دهند ، بلکه هر زمان که وام می شوند نیز پول می گیرند. بسیاری نیز در بانکداری سرمایه گذاری شرکت می کنند که اوراق قرضه ، سهام و سایر سرمایه گذاری ها را خریداری و می فروشند. اینها وجوهی هستند که پول سرمایه گذاران را می گیرند و آن را به سهام ، اوراق قرضه ، املاک و مستغلات ، مشارکت محدود کارشناسی ارشد ، سهام خصوصی و سایر موارد هدایت می کنند. صندوق های مدیریت دارایی به عنوان بزرگترین بازیکنان این جهان ظاهر شده اند که همه این صندوق ها را در یک سازمان جمع می کنند. دو نوع اصلی از بانک ها وجود دارد: بانک های سرمایه گذاری و بانک های تجاری. غالباً همان شرکت مالی چند ملیتی هم یک بانکداری سرمایه گذاری و هم بالقوه بانکی تجاری خواهد داشت. بانک های سرمایه گذاری علاوه بر خرید ، فروش و گمانه زنی در اوراق ، سهام و سایر ابزارهای مالی ، هنگامی که یک شرکت می خواهد در بازار سهام شناور شود ، پیشنهادات عمومی اولیه را انجام می دهد. برخی نیز صندوق های مدیریت دارایی را اداره می کنند.
دیدگاه سنتی بانکهای تجاری این است که آنها واسطه های مالی هستند: گرفتن پس انداز ، صدور سپرده و سپس این پس انداز را به وام منتقل می کنند. با این حال ، در واقعیت بانک های تجاری واسطه های مالی نیستند. آنها ماشینهای ایجاد پول هستند. هر بار که وام می دهند ، پول جدیدی را به سیستم تزریق می کنند. وقتی این وام ها بازپرداخت می شود ، این پول از بین می رود. در حقیقت ، تقریباً تمام پولی که در سیستم گردش می کند ، پول نقد نیست: یادداشت ها و سکه ها در کیف پول ما. 97 ٪ از پول سپرده های بانکی هستند که هنگام وام دادن توسط بانک ها ایجاد شده اند. پیوند |ارتباط دادن
مثال: JP Morgan |Barclays |اعتبار Suisse
مطالعه موردی: مصونیت از بانک دویچه بزرگترین بانکهای جهان به طور گسترده توسط سیاست گذاران ، اقتصاددانان و سیاستمداران در نظر گرفته می شوند که خیلی بزرگ باشند. این موقعیت ممتاز به بانکها مصونیت ضمنی یا یارانه ای را برای رفتار ریسک پذیر و غالباً کلاهبرداری خود می بخشد ، که نشان می دهد در هنگام شکستن قانون با آنها رفتار می شود. به عنوان مثال ، در طول دهه 2000 ، دویچه بانک پول به وام گیرندگان وام مسکن وام داده بود که می دانست نمی تواند بازپرداخت کند. سپس این اوراق قرضه ناخواسته را به سایر سرمایه گذاران فروخت و وانمود می کند که سرمایه گذاری مناسبی است. این نوع فعالیت به سقوط بازار مسکن ایالات متحده در سال 2008 و متعاقباً اقتصاد جهانی کمک کرد. اگر یک شخص یا یک شرکت کوچکتر این کار را انجام داده بود ، آنها زندانی می شدند و از کار خود خارج می شدند. اما با توجه به اینكه این امر می تواند سیستم مالی جهانی را كاهش دهد ، آنها با توجه به اینكه می توانند سیستم مالی جهانی را كاهش دهند ، با استفاده از دویچه بانك ، آنها موفق به مذاكره در مورد جریمه خود از مبلغ 14 میلیارد دلاری به 7. 2 میلیارد دلار شدند. بیشتر بخوانید این بودجه هایی هستند که پول سرمایه گذاران را می گیرند و آن را به سهام ، اوراق قرضه ، املاک و مستغلات ، مشارکت محدود کارشناسی ارشد ، سهام خصوصی و سایر موارد هدایت می کنند. آنها توسط هیئت ثبات مالی (FSB) گروه بندی می شوند. صندوق های مدیریت دارایی به عنوان بزرگترین بازیکنان این جهان ظاهر شده اند که همه این صندوق ها را در یک سازمان جمع می کنند. آنها همچنین در بسیاری از بانکها که بخش های مدیریت دارایی خود را تنظیم کرده اند ، حضور دارند. حسابرسان "نیروی پلیس خصوصی سرمایه داری" هستند. آنها نقش قانونی لازم برای ارزیابی صحت صورتهای مالی بانکهای بزرگ و سایر موسسات مالی را ارائه می دهند. برای همین مشتری ها ، آنها همچنین خدمات مشاوره ای و وکالت را ارائه می دهند ، و بسیاری را به این استدلال می رساند که یک تضاد اساسی در قلب حسابرسی وجود دارد. صنعت حسابرسی تحت سلطه آنچه به عنوان "The Big Four" شناخته می شود - Deloitte ، PWC ، EY ، KPMG. آنها با هم 61 ٪ سهم از بازار حسابرسی اتحادیه اروپا و حسابرسی بین 99 تا 100 درصد از شرکت های FTSE 100 دارند. آنها همچنین 97 ٪ از شرکت های دولتی آمریکایی را حسابرسی می کنند. از آنجا که این چهار بنگاه تنها کسانی هستند که به اندازه کافی بزرگ برای حسابرسی بزرگترین شرکت ها و بانک ها هستند ، آنها به طور مؤثر در برابر شکست محافظت می شوند. به عبارت دیگر ، آنها بسیار اندک هستند که شکست می خورند.
مثال: Deloitte |PWC |EY |kpmg
مطالعه موردی: DELOITTE و BANKIA در سال 2011، Deloitte سود بانک اسپانیایی، Bankia را حسابرسی کرد و سودهای گزارش شده 300 میلیون یورویی را تهیه و امضا کرد. سال بعد این بانک در یک برنامه نجات ملی شد. اما زمانی که دولت پس از فروش شروع به بررسی حسابهای بانکیا کرد، متوجه شد که دلویت سود بانکی را به شدت افزایش داده است. در سال 2011، بانکیا 300 میلیون یورو درآمد نداشت. در واقع 4. 3 میلیارد یورو از دست داده بود! برای این کلاهبرداری، دیلویت تنها با یک جریمه جزئی 12 میلیون یورویی کنار رفت، در حالی که مالیات دهندگان 16 میلیارد یورو ضرر کردند. صندوقهای بازنشستگی پول مردم را برای بازدهی سرمایهگذاری میکنند تا درآمد بازنشستگان را بپردازند. آنها در سمت خرید بازارهای مالی هستند و بیشتر پول خود را در سهام یا سهام شرکت ها سرمایه گذاری می کنند. 40 درصد از صندوق های بازنشستگی جهانی، از جمله سه صندوق بزرگ، برای کارمندان بخش دولتی است.
مثال ها – 3 صندوق بازنشستگی برتر 1. سرمایه گذاری بازنشستگی دولتی ژاپن 1237636 دلار 2. صندوق بازنشستگی دولتی نروژ 893088 دلار 3. صرفه جویی در بازنشستگی فدرال 485575 دلار آمریکا
دفاع رایج از قدرت مالی جهانی این است که بدون بازارهای مالی که محصولات مالی پیچیده ای را ایجاد می کنند که بازدهی بالایی دارند، مردم حقوق بازنشستگی و درآمدی در دوران بازنشستگی نخواهند داشت. ایده این است که پول محرک بازارهای مالی از نخبگان ثروتمند نیست، بلکه از پسانداز کارگران عادی در قالب مستمری میآید. این تا حدی درست است، اما پنهان می کند که چگونه ثروت مستمری بازنشستگی هنوز بسیار نابرابر توزیع می شود و همچنین چگونه خطر پرداخت برای بازنشستگی از شرکت ها به کارگران در دهه گذشته منتقل شده است. در ایالات متحده یک سوم آمریکایی ها اصلاً پولی ندارند - رقمی مشابه برای بریتانیا. و حتی برای کسانی که حقوق بازنشستگی دارند، اکنون عمدتاً طرحهای «سهمهای تعریفشده» هستند که در آن درآمد تضمین نشده است و در عوض به عملکرد بازارهای مالی بستگی دارد. به عبارت دیگر، سرمایه سود می برد در حالی که کارگران ضرر می کنند. هنوز صندوق های بازنشستگی نشان می دهند که مردم چگونه می توانند و می توانند بر بازارهای مالی تأثیر بگذارند و در نهایت مکان سرمایه گذاری پول را تغییر دهند.
بیشتر در اوون دیویس بخوانید ، شرکت های بیمه انقلابی سهامدار "موسسات مالی غیر بانکی" هستند که ابزارها و سیاستهایی را می فروشند که از خطرات مختلف مانند مرگ ، مشکلات پزشکی ، کاهش قیمت دارایی یا سرقت محافظت می کند. شرکت های بیمه اتکایی لایه دیگری از بیمه را برای خود شرکت های بیمه فراهم می کنند و از آنها در برابر پرداخت های گسترده غیر منتظره مانند پس از بحران یا فاجعه طبیعی محافظت می کنند.
3 نفر برتر Too Big To Fail: Axa S. A Allianz SE Metlife Inc
مطالعه موردی: بیمه و شرکتهای بیمه بحران 2008 در بحران مالی سال 2008 بازیگران مهمی بودند. در جریان این بحران ، آنها 45 تریلیون دلار مبادله پیش فرض اعتباری (CDS) صادر کرده بودند ، نوعی بیمه برای پوششاگر وام بد شود و بازپرداخت شود. این بیشتر از پولی است که در بازار سهام ایالات متحده ، وام ها و خزانه داری ایالات متحده سرمایه گذاری شده است. به ناچار ، هنگامی که بحران آمد ، و پیش فرض ها افزایش یافت ، شرکت های بیمه نمی توانند پرداخت کنند و به خطر بیفتند. در مورد ایالات متحده ، در سال 2008 فدرال رزرو مجبور شد 182. 3 میلیارد دلار برای صرفه جویی در شرکت بیمه AIG هزینه کند. بانک مرکزی در مرکز هر سیستم پولی قرار دارد و وثیقه ، ذخایر ، اعتبار و در نهایت وثیقه مالیات دهندگان را ایجاد می کند که همه بانک های دیگر و سایر موسسات مالی به آن وابسته هستند. بانک مرکزی یادداشت های چاپی و سکه های موجود در گردش را صادر می کند ، ذخایر خارجی را برای محافظت از ارزها در برابر گمانه زنی ها و اقدامات به عنوان وام دهنده آخرین راه حل به بانک ها در صورتی که نتوانند پول یا نقدینگی در یک بحران مالی پیدا کنند ، در اختیار دارد. بانک های مرکزی می توانند اهداف اقتصادی بسیاری از جمله به حداکثر رساندن اشتغال داشته باشند ، اما در زمان نئولیبرال تمرکز بر پایین نگه داشتن تورم ، به طور عمده از طریق تغییر در نرخ بهره بوده است. رویکردهای نئولیبرال همچنین به استقلال بانک مرکزی با بانک مرکزی انگلیس در سال 1997 استقلال عملیاتی اعطا کرد و بانک مرکزی اروپا به عنوان مستقل در سال 1998 ایجاد شد.
مثال: ایالات متحده فدرال رزرو |بانک مرکزی اروپا |بانک مردم چین
مطالعه موردی: بانکهای مرکزی و تسهیل کمی در پی بحران مالی، بانکهای مرکزی در سراسر جهان به منظور تحریک اقتصاد، نرخ بهره را تقریباً به 0 درصد کاهش دادند. آنها از آن زمان تاکنون در نرخ های پایین بی سابقه ای باقی مانده اند. وقتی مشخص شد که نرخ بهره پایین برای شروع اقتصاد کافی نیست، بانکهای مرکزی بهطور غیر متعارف مقادیر زیادی پول جدید چاپ کردند و آن را به بخش بانکی پمپ کردند: چیزی که به عنوان تسهیل کمی شناخته میشود. درمجموع، چهار بانک مرکزی بزرگ بیش از 14 تریلیون دلار پول جدید ایجاد کردند، در زمانی که اکثر دولتها هزینههای خدمات عمومی ضروری را کاهش دادند و استدلال میکردند که پول کافی وجود ندارد. QE نتوانسته وامدهی به اقتصاد واقعی را افزایش دهد و در عوض قیمت داراییها را افزایش داده و نابرابری ثروت را افزایش داده است. برای گذار واقعی به اقتصاد سبز استفاده نشده است
بیشتر بخوانید: Ann Pettifor در مورد قدرت پنهان، استفاده نشده شهروندان و تولید وجوه سرمایه گذاری عمومی وثیقه یک اصطلاح کلی برای توصیف انواع مختلف وجوه است. سرمایهگذاران، مانند افراد ثروتمند و صندوقهای بازنشستگی، پول را در صندوقهای سرمایهگذاری قرار میدهند که سپس از این پول برای خرید سهام و سایر محصولات مالی استفاده میکنند.
دو نوع مختلف از صندوق های سرمایه گذاری وجود دارد:
شرکتهای سهام خصوصی، مدیران پولی هستند که مدیریت واقعی کسبوکارهایی را که میخرند به عهده میگیرند و فعالیت روزانه شرکت را برای به حداکثر رساندن سود و بازده تغییر میدهند. آنها به دلیل سبک سرمایهگذاری، به حداکثر رساندن جریان درآمد از طریق اخراج کارگران و فرار مالیاتی مشهور هستند.
مثال: کولبرگ کراویس رابرتز (KKR).
صندوقهای شاخص منفعل نامیده میشوند زیرا نیازی به سرمایهگذاران واقعی ندارند که در کجا سرمایهگذاری شوند. در عوض همه این کارها با ردیابی یک شاخص انجام می شود، به عنوان مثال S& P500، شاخص 500 شرکت برتر ایالات متحده. یک صندوق شاخص فقط سهام این 500 شرکت برتر را می خرد. وقتی شرکتهای مختلف وارد و خارج از شاخص میشوند، صندوق به سادگی سهام را میفروشد یا میخرد تا آن را مطابق با S& P500 نگه دارد. صندوقهای شاخص از زمان بحران مالی بسیار محبوب شدهاند، زیرا در مقایسه با سایر صندوقهای فعال کارمزد کمتری برای سرمایهگذاران دارند زیرا کار خودکار است. و آنها تمایل به عملکرد نیز دارند: تخمین زده میشود که 50 تا 80 درصد از صندوقهای سرمایهگذاری مشترک در بیشتر سالها نتوانستهاند شاخصهای معیار خود را شکست دهند.
مثال: سهام سرمایه گذار شاخص کل سهام جهانی پیشتاز
مطالعه موردی: وجوه شاخص و انباشت قدرت سهامداران فوقالعاده از زمان بحران مالی، تغییر لرزهای از صندوقهای مدیریت فعال به غیرفعال صورت گرفته است. از سال 2007 تا 2016، وجوهی که به طور فعال مدیریت میشوند، خروجی تقریباً 1200 میلیارد دلاری را ثبت کردهاند در حالی که 1400 میلیارد دلار آمریکا به صندوقهای شاخص سرازیر شده است. این تغییر به چه معناست؟برای برخی، نشاندهنده دموکراتیزهسازی امور مالی است: اکنون برای افراد عادی بسیار آسانتر است که پول خود را در یک صندوق شاخص بدون متحمل شدن هزینههای بالای صندوقهای مدیریت فعال قرار دهند. با این حال، افزایش صندوق های شاخص همچنین منجر به تمرکز مالکیت بر بزرگترین شرکت های جهان می شود. بلک راک، ونگارد و استیت استریت، با هم، به بزرگترین سهامدار 40 درصد از تمام شرکت های سهامی عام در ایالات متحده تبدیل شده اند. در سال 2015، این 1600 شرکت آمریکایی مجموعاً حدود 9. 1 تریلیون دلار درآمد داشتند که ارزش بازار آن بیش از 17 تریلیون دلار است که بیش از 23. 5 میلیون نفر را استخدام می کرد. این قدرت بدون شک استفاده می شود. همانطور که ویلیام مک نب، رئیس هیئت مدیره و مدیرعامل قبلی ونگارد اظهار داشت: «در گذشته، برخی به اشتباه تصور میکردند که سبک مدیریت عمدتاً منفعلانه ما حاکی از نگرش منفعلانه در رابطه با حاکمیت شرکتی است. هیچ چیز نمی تواند دور از حقیقت باشد.»
بیشتر بخوانید در مورد Big Three Money صندوق های سرمایه گذاری به طور فعال مدیریت می شوند. سرمایه گذاران ثروتمند پول خود را در صندوق های سرمایه گذاری سرمایه گذاری می کنند و سهام دریافت می کنند. سهام MMF قرار است نقدشوندگی بالایی داشته باشند، به این معنی که می توان آنها را به راحتی خرید و فروش کرد. هدف این صندوق حفظ سهام در قیمت ثابت است زیرا هدف آنها هرگز از دست دادن پول نیست که تا زمان بحران مالی به آنها به عنوان مکانی امن برای سرمایه گذاری شهرت داده است. اگر سهام به زیر این قیمت تعیین شده سقوط کند، به عنوان شکستن دلار شناخته می شود.
مثالها: • Tianhong Yu’e Bao از Ant Financial Services Group • صندوق بازار پول دولت ایالات متحده JPMorgan
مطالعه موردی: نقش MMFS در بحران سال 2008 تا سال 2008 ، تنها سه صندوق پول در تاریخ 37 ساله خود این پول را شکسته بود. با این حال ، فروپاشی قیمت سهم در MMFS در قلب بحران مالی در سال 2008 بود. روز بعد از فروپاشی برادران لمان در سپتامبر 2009 ، بزرگترین MMF ایالات متحده آمریکا را شکست. سرمایه گذاران ثروتمند که می ترسیدند که بروند ، دقیقاً مانند پس اندازان از ترس از یک بانک در حال فروپاشی ، از این وجوه خارج شد. اعتبار MMFS به عنوان مکانی امن برای ذخیره پول شما خرد شد. علاوه بر این ، MMF ها به عنوان یکی از موسسات بانکی نخست سایه که به پمپاژ مبالغ گسترده در بازار مسکن ایالات متحده از طریق خرید اوراق بهادار با حمایت وام کمک می کرد ، نقش مهمی در تقویت بحران ایفا کرده بود.