جهان در حال حاضر در طولانی ترین چرخه تجارت به ثبت رسیده است و شاخص های اقتصادی در حال ارسال سیگنال های مختلط هستند و سرمایه گذاران ، مدیران و سیاست گذاران را که سر خود را خراشیده اند ، رها می کند. با وجود عدم اطمینان ، شرکت ها می توانند مقاومت در برابر رشد را ایجاد کنند ، نویسندگان معتقدند ، اگر مانند سازندگان بازار-یا شرکت های آبی اقیانوس-به جای رقبای بازار عمل کنند. در حالی که بیشتر شرکت ها از افزایش اقتصادی اقتصادی بهره مند می شوند ، سازندگان بازار در طی رکود ، رشد رشد را حفظ می کنند ، زیرا ارزش نوآورانه آنها سهم بیشتری از تقاضای مصرف کننده را به خود جلب می کند و خریداران جدید را به بازار می کشد. نویسندگان برای شرکت هایی که به دنبال مدیریت رشد از طریق چرخه بازار هستند ، چهار قطعه مشاوره ارائه می دهند.
جهان در حال حاضر در طولانی ترین چرخه تجارت قرار دارد زیرا دفتر ملی تحقیقات اقتصادی سوابق را حفظ کرده است. سرمایه گذاران ، مدیران و سیاست گذاران در حالی که سعی می کنند این پدیده جدید را حس کنند ، سر خود را با تعجب خراش می دهند. سوالی که بسیاری از شرکت ها می خواهند بدانند این است که ما در چرخه تجارت کجا هستیم؟آیا ما در اوج رشد قرار می گیریم که در حال فروپاشی است ، یا هنوز در صعود که سطح رشد در حال افزایش است انتظار می رود؟
در ایالات متحده شاخص های روشنی وجود دارد که ممکن است در اوج باشیم. این موارد شامل کمترین بیکاری در 50 سال ، افزایش درآمد در تمام نژادها و سطح شغلی است ، یک بورس اوراق بهادار که همچنان به اوج های تاریخی می رسد (حتی با نوسانات اخیر ناشی از گسترش کروناویروس) و تولید ناخالص داخلی که بیشتر در حال گسترش استبیش از 10 سال ، ضرب و شتم سایر چرخه های گسترش. به طور همزمان ، ما شاخص های دیگری را که مربوط به چرخه تجارت از جمله نرخ بهره پایین و تورم پایین است ، می بینیم.
با وجود عدم اطمینان کلان اقتصادی و چرخه تجاری غیرقابل پیش بینی ، شرکت ها باید استراتژی های سرمایه گذاری و رشد خود را توسعه دهند. سوالی که آنها با آن روبرو هستند این است که شما بدون توجه به مرحله چرخه تجارت ، چگونه رشد و مقاومت را ایجاد می کنید؟خوشبختانه ، تحقیقات ما پاسخی را ارائه می دهد.
چرخه کسب و کار را بدست آورید. مانند یک خالق بازار استراتژی کنید.
همانطور که در تحقیقات خود مشخص کردیم ، دو نوع استراتژی وجود دارد. یکی استراتژی رقابت با بازار است که بر ضرب و شتم رقبا در بازارهای موجود متمرکز است-آنچه ما به عنوان استراتژی اقیانوس قرمز فکر می کنیم. مورد دیگر استراتژی ایجاد بازار است که بر تولید بازارهای جدیدی که ما از آنها به عنوان استراتژی اقیانوس آبی فکر می کنیم متمرکز است.
در سفر تحقیقاتی ما در طول 30 سال گذشته ، دریافتیم که در حالی که هر دو نوع استراتژی نقش خود را بازی می کنند ، وقتی صحبت از حرکت بازاریابی آبی-اقیانوس آبی است که از آن استفاده می شود. آنها نه تنها هنگامی که شرایط اقتصادی مطلوب باشد ، یک رشد رشد را باز می کنند ، بلکه در مواجهه با رکودهای چرخه تجارت و شرایط نامطلوب اقتصادی ، رشد انعطاف پذیر نیز ایجاد می کنند. چطور؟
هنگامی که شرایط اقتصادی مطلوب باشد ، همه بنگاهها با افزایش موج اقتصادی از آن بهره مند می شوند. اما این شرکت های ایجاد کننده بازار هستند-و جهش در مازاد مصرف کننده آنها از طریق ارزش نوآورانه خود باز می شوند-که به آنها نتیجه رشد می بخشد ، زیرا آنها نه تنها سهم بیشتری از افزایش تقاضا را به خود اختصاص می دهند ، بلکه خریداران کاملاً جدید را به بازار می کشانند. واد
شرایط نامطلوب اقتصادی فقط حاشیه رشد متصل به حرکات ایجاد بازار را بزرگ می کند ، زیرا ، وقتی اقتصاد در حال رکود است ، یک پرواز طبیعی برای ارزش پول وجود دارد. چه از نظر پول نقد و چه به سادگی بسیار محتاط باشند ، مردم نسبت به محصولات و خدماتی که برای خرید انتخاب می کنند و مواردی که از خرید خود جلوگیری می کنند ، انتخابی تر می شوند. این محصولات و خدمات بخشنده تمایل دارند ارزش افزایشی را ارائه دهند ، در حالی که افراد منتخب جهشی در ارزش یا بزرگترین مازاد مصرف کننده ارائه می دهند ، این باعث می شود زندگی افراد بهتر شود. در این شرایط ، حرکات ایجاد بازار-که از پیشنهادات موجود جدا می شوند و به خریداران جهشی در مازاد مصرف کننده ارائه می دهند-به سرعت به محصولات و خدمات مورد نظر تبدیل می شوند و به آنها امکان می دهد تا بازارهای پیمانکاری بهتر را بهتر کنند و سریعتر برگردند.
بیشتر از شرکت هایی که به سرعت بحران مالی سال 2008 را به خود اختصاص داده اند - اپل ، آمازون ، Salesforce ، Cirque du Soleil یا حتی خیریه ایالات متحده ، روز بینی قرمز کمیک تسکین پیدا نکنید. با وجود بحران اقتصادی ، همه به یک رشد سریع و رشد استثنایی رسیدند. و هرکدام با تعصب قوی به استراتژی های ایجاد بازار که به خریداران جهش ارزش را ارائه می داد ، اعتماد به حرکات رقابتی بازار را بر عهده داشتند.
این را با مایکروسافت ، یک سلطه گر بازاریابی در ویندوز و محصولات اداری بسیار سودآور در تضاد قرار دهید. تا زمانی که Satya Nadella ، مدیرعامل جدید آن ، اخیراً مایکروسافت را به تعادل استراتژی های تولید بازار و بازار تبدیل کرد که مایکروسافت دوباره به یک ستاره رو به رشد تبدیل شد. پس از 10 سال از قیمت سهام در اصل مسطح ، تمرکز جدید ایجاد بازار مایکروسافت آن را به باشگاه کلاه بازار 1 تریلیون دلاری تبدیل کرده است. محصول جدید مبتنی بر ابر Azure قرار است به یک موتور رشد جدید برای این شرکت تبدیل شود.
چگونه رشد انعطاف پذیر ایجاد کنیم
بنابراین، شرکت ها برای مدیریت بهترین رشد در چرخه های بازار چه اقداماتی باید انجام دهند؟در اینجا چهار توصیه حاصل از سفر تحقیقاتی 30 ساله ما به اقیانوس آبی وجود دارد.
اول، برای ایجاد انعطافپذیری رشد، بر ایجاد یک سبد سالم و متعادل از حرکات استراتژیک رقابتی و بازارساز، از استراتژیهای اقیانوس قرمز و آبی تمرکز کنید. هر دو مهم هستند: حرکات رقابتی بازار برای تولید پول نقد امروزی. حرکات بازار آفرین برای اطمینان از رشد فردا. تکیه بر حرکات رقابتی بازار به تنهایی، همانطور که بسیاری از شرکت ها انجام می دهند، باعث ایجاد انعطاف پذیری رشد در سراسر چرخه تجاری نمی شود. شما را گروگان نوسانات در چرخه تجاری نگه می دارد.
دوم، منتظر کاهش رشد نباشید تا ایجاد بازار به یک اولویت استراتژیک تبدیل شود. همین الان عمل کن. در شرایط رکود، شما میخواهید با حرکت بازار آفرین خود در امان بمانید، و این تنها زمانی اتفاق میافتد که حرکت بازارآفرین شما از قبل راهاندازی شده باشد یا برای راهاندازی تنظیم شده باشد. در شرایط رکود اقتصادی است که باید به انعطاف پذیری رشد بازار آفرین تکیه کنید و برای آن باید از قبل آماده باشید.
سوم، اطمینان حاصل کنید که تلاشهای شما برای ایجاد بازار جزء اصلی استراتژی شرکت شما است و به یک عملکرد، که در واقع یک نمایش جانبی است، تبدیل نمیشود. اگر می خواهید به ایجاد بازار برسید، باید آن را در اولویت قرار دهید. بهترین روش برای دانستن اینکه آیا انجام می دهید یا نه؟بررسی کنید چه کسی صاحب ابتکار عمل است. آیا مدیریت ارشد شماست - مانند اپل، آمازون یا مایکروسافت تحت رهبری نادلا؟اگر نه، باید باشد. این لحن مهمی را ایجاد میکند که از بالا هدایت میشود، که ایجاد بازار جلو و مرکز آینده شرکت شما است.
در نهایت، به یاد داشته باشید که فناوری به خودی خود بازار ایجاد نمی کند. آنچه بازارهای جدید ایجاد می کند استفاده از فناوری است. آیا با ارزش نوآوری مرتبط است یا خیر؟آیا محصول یا خدمات شما تغییر مثبتی در زندگی مردم ایجاد میکند و از این رو مازاد مصرفکننده را باز میکند؟تعداد زیادی شرکت فناوری وجود دارد. اما آنهایی که در طول چرخه به رشد انعطافپذیری دست مییابند – نه تنها در یک دوره صعودی – آنهایی مانند آمازون، اپل و نتفلیکس هستند که نوآوری را به ارزش پیوند میدهند. به همین دلیل است که بسیاری از مردم به آنها وفادار هستند.
منتظر تعدیل سیاست پولی یا محرک های مالی نباشید تا رشد شما را افزایش دهد. شما کنترل محدودی روی این موارد دارید - در صورت وجود. در عوض، به خودتان نگاه کنید. خبر خوب این است که لازم نیست در اقیانوس خروشان چرخه تجاری که با فراز و نشیب های بازار بالا و پایین می شود، چوب رانده شوید. همه ما زمانی می توانیم ناخدای کشتی خود باشیم که تعادل مناسبی بین تلاش های رقیب بازار و تلاش های ایجاد کننده بازار ایجاد کنیم. استراتژی اقیانوس قرمز و اقیانوس آبی یک انتخاب دوتایی نیست. شرکت ها به هر دو نیاز دارند. اما برای ایجاد تعادل سالم، بیشتر شرکتها باید هزینه بیشتری را پشت سر حرکتهای ایجاد بازار بگذارند و این تلاشها را در قلب استراتژی شرکت تثبیت کنند.