بانک های اروپایی: راهی پیش رو در بازارهای سرمایه

  • 2022-12-20

بازارهای سرمایه بانکهای قاره اروپا از زمان بحران مالی سال 2008 از رقبای بزرگتر ایالات متحده در زمینه سودآوری عقب مانده اند. درآمدها به دلیل عدم مقیاس نسبی در یک تجارت با هزینه های ثابت بالا ، به ویژه برای زیرساخت های بازار ، دسترسی و گزارش ، هزینه های کمتری دارند و هزینه های آن نیز بیشتر است. اگرچه بازیکنان اروپایی می توانند شکاف سودآوری را از سال 2017 تا 2019 کاهش دهند ، اما با 14 درصد امتیاز هنوز هم این شکاف قابل توجه است و شکاف سودآوری در هر FTE حتی به 64 ٪ افزایش یافته است. بانک های آمریکایی سهم شیر از بازارهای سرمایه را در بازار داخلی خود کسب می کنند در حالی که رقبای اروپایی تلاش می کنند تا در آنجا پیش بروند یا سهم بازار خود را حفظ کنند. در طولانی مدت ، همه گیر Covid-19 پتانسیل تسریع بیشتر روندهای اساسی را دارد.

بانک ها باید مشاغل بازار سرمایه خود را سودآورتر کنند. غالباً این ممکن است با توجه به بسیاری از چالش ها ، نیاز به تمرکز یا خروج از این تجارت داشته باشد. اقدامات بانکهای مرکزی دوره ای از نرخ بهره "کم برای کمتر" را تقویت می کند که عمیق تر بر پتانسیل درآمد تأثیر می گذارد. در نتیجه سقوط اقتصادی و مالی از همه گیر Covi d-19 ، اقتصاد جهانی رکود عمیق را تجربه کرد. موقعیت لندن در مرکز بازارهای سرمایه اروپا در نتیجه Brexit در جریان است و بانک ها همچنین باید با افزایش خطرات اعتباری مقابله کنند و با ترازنامه خود کارآمدتر شوند تا نیازهای جدید سرمایه بازل IV را برآورده سازند.

تا به امروز ، بانک های اروپایی تلاش کرده اند تا از طریق برنامه ها و واگذاری هزینه های صرفه جویی در هزینه ، کمبود مقیاس و بازده Subpar خود را برطرف کنند. با این حال ، اجرای آهسته بود و با هزینه کاهش بیشتر سهم بازار به وجود آمد.

فرصت ها کجا نهفته است؟

ما فرصت ها را بررسی کردیم و تغییراتی که بانک ها باید در بازارهای سرمایه خود ایجاد کنند تا اطمینان حاصل شود که آنها باعث افزایش سودآوری می شوند. این امر به ویژه در مورد مؤسسات منطقه ای یا در غیر این صورت بیشتر متمرکز است که ترازنامه آنها تمایل به کوچکتر از بزرگترین بازیکنان جهانی دارد.

  • بازارهای سرمایه
  • باس
  • روابط مشتری

چشم انداز جدید بازارهای سرمایه

تجارت سنتی بازارهای سرمایه در حال تجربه اختلال عمیق است زیرا فناوری نقش بانکها را به عنوان واسطه تغییر می دهد: ایجاد بازار در سهام ، درآمد ثابت و سایر کلاس های دارایی به نفع ارائه دهندگان جایگزین فقط اجرای یا بالا-از نامهای بزرگ سنتی دور می شودسیستم عامل های معاملاتی فرکانس. تعهدات تجاری MIFID II ، مانند بهترین اجرای ، تجارت سهام OTC را از طریق شبکه های عبور کارگزار از بین برده و سایر مکانیسم های معاملاتی را تحت فشار قرار داده است (به عنوان مثال امکانات معاملاتی چند جانبه ، داخلی های سیستماتیک ، حراج ها).

در نتیجه ، تولید درآمد با تکیه بر تأمین دسترسی به بازار و ساخت بازار یا واسطه گری کوتاه مدت بیشتر تحت فشار قرار می گیرد. یک مطالعه جدید نشان می دهد که کمیسیون های کارگزار در اروپا از 14bps در سال 2009 به 6bps به طور متوسط 10 سال بعد با تأثیر مشابه در کلاس های اندازه کاهش می یابد و تحقیقات غیرقانونی که محرک اصلی این روند است. در اصل ، مدل تولید درآمد مبتنی بر استقرار ترازنامه و انبارداری اوراق بهادار توسط فناوری و کاهش هزینه های معامله در حال کاهش است.

کلاسهای دارایی بیشتر ، مانند اوراق قرضه و مشتقات ، به صورت الکترونیکی بر روی سیستم عامل هایی که نیاز به مداخله دارند ، معامله می شوند. افزایش هزینه نگهداری موجودی های اوراق بهادار به دلیل الزامات نظارتی ، به این معنی که واسطه گری محور در حال تغییر بیشتر و بیشتر به تصمیم گیری کاملاً خودکار با موجودی های کوچکتر است.

از دیدگاه خرید ، افزایش معاملات همه به همه فرصت هایی را در طول چرخه عمر معاملات ارائه می دهد. پوشش عمیق تر از کلاس های دارایی در جغرافیایی ها با هزینه های پایین تر و با شفافیت بالاتر تنها چند نکته قابل ذکر است. همه اینها حداقل به تولید بازده سرمایه گذاران در یک محیط کم بهره کمک می کند. انتظار می رود بانکهای سرمایه گذاری نوآوری را به عنوان منبع تولید درآمد در اولویت قرار دهند ، زیرا کاهش بیشتر هزینه های حاشیه ای به طور فزاینده ای دشوار است.

به طور کلی ، بنگاههای دارای فناوری (از جمله بانک ها) که پوشش بالا و کیفیت اجرای آن را با هزینه های پایین ترکیب می کنند ، سهم بازار را کسب می کنند. با این حال ، بسیاری از بازیکنان خدمات مالی به اندازه کافی بزرگ یا انعطاف پذیر نیستند که بتوانند با کیفیت و هزینه رقابتی ، هر سرویس را به هر مشتری ارائه دهند. کارگزاران کوچکتر و واسطه ها در نتیجه اقدامات غیرقانونی تحقیق و تجارت تحت مقررات MIFID II تحت فشار خاص قرار دارند.

نقش در حال تغییر بانکها در واسطه گری ، اهمیت فزاینده فناوری ، حرکت به سمت سیستم عامل ها و در نتیجه افزایش فشار سودآوری ، بانک ها را ملزم می کند که در مورد گزاره بازارهای سرمایه خود تجدید نظر کنند-و تصمیمات روشنی را در رابطه با سرمایه گذاری های فناوری مورد نیاز اتخاذ کنند. این سرمایه گذاری ها برای بسیاری از بانک های اروپایی نازک شده است. همچنین ، بانک مرکزی اروپا در اولویت های نظارتی امسال اظهار داشت که "تعداد زیادی از SIS برای فرآیندهای مهم تجاری به سیستم های IT پایان زندگی متکی هستند […]".

Brexit و اتحادیه بازارهای سرمایه

علاوه بر این تغییرات گسترده در صنعت ، بازارهای سرمایه اروپا دارای موضوعات خاصی هستند: طبق گفته AFME ، شرکت های منطقه یورو 88 درصد از بودجه جدید خود را در سال 2019 از بانک ها دریافت کرده اند و تنها 12 درصد از امور مالی مبتنی بر بازارها ، مانند اوراق قرضه یاصدور سهامعلیرغم نسبت بدهی به برابر با ایالات متحده ، سهم سرمایه جمع آوری شده در بازارهای عمومی برای شرکتهای اروپایی به طور قابل توجهی پایین است. اروپا قصد دارد گزینه های بودجه خود را برای افزایش سهم ، که توسط بازارهای سرمایه تحویل داده می شود ، گسترش دهد و به وام گیرندگان این امکان را می دهد تا به طیف گسترده ای از فرصت های بودجه متناسب با نیازهای خود و بلوغ مشاغل خود دسترسی پیدا کنند.

فراتر از انگلیس ، بازارهای اروپا تکه تکه شده و به گونه ای هماهنگ نیستند که اجازه می دهد تا استخرهای بزرگ و سودآور نقدینگی ایجاد شود. پروژه اتحادیه بازارهای سرمایه اتحادیه اروپا (CMU) می تواند برخی از موضوعات مهم پیرامون انعطاف پذیری در لیست ها و پیچیدگی الزامات افشای اطلاعات را برطرف کند. اما هنوز راهی وجود دارد.

ما معتقدیم که Brexit (دوره انتقال برای انگلیس که از اتحادیه اروپا خارج شده است در تاریخ 31 دسامبر 2020 به پایان می رسد) (تا حدی) محصولات با ارزش یورو و مشتریان اتحادیه اروپا را از لندن و به سمت استخرهای نقدینگی در کشورهای عضو هدایت می کند ، تعریف و ویژگی ها را هماهنگ می کند. کلاس های دارایی (مانند اوراق بهادار تحت پوشش) و همچنین بازارها با ایجاد استانداردهای مشترک و شیوه های بازار. وقتی این اتفاق بیفتد ، یک CMU جامع یک تغییر دهنده بازی واقعی برای بانک های منطقه در میان مدت خواهد بود.

ابتکارات روشنی وجود دارد که به طور قابل توجهی تکه تکه شدن را کاهش داده و از تشکیل یک بازار سرمایه یکپارچه و یکپارچه اروپا پشتیبانی می کند:

  • افشای اطلاعات استاندارد ،
  • کاهش هزینه های معامله (به عنوان مثال با هماهنگی قوانین ملی واگرایی در توزیع صندوق سرمایه گذاری جمعی) ،
  • مقررات و نظارت متناسب با چالش های دیجیتالی در حال تحول سریع برای اطمینان از این که نوآوری بیشتر و مداوم ، و

هنگامی که عدم اطمینان نظارتی در مورد Brexit کاهش یافت ، انتظار داریم تصمیم گیری در سطح اروپایی دوباره انتخاب شود. فرصت های شرکت کنندگان در بازار فراوان است:

  • اروپا می تواند به تقویت رهبری جهانی خود در امور مالی پایدار ادامه دهد. به عنوان درصدی از صدور اوراق قرضه جهانی ، اروپا با حاشیه قابل توجهی از ایالات متحده و چین جلوتر است
  • بازارهای سرمایه یکپارچه تر می توانند تأمین مالی غیر بانکی ، به ویژه با توجه به نیازهای تأمین مالی در پی COVID-19 ، که در آن ترازنامه های بانکی حتی محدودتر هستند و فرصت های ساختاری را برای بانک ها فراهم می کند.
  • با توجه به الزامات گذرنامه برای بانک های انگلیس پس از Brexit ، ممکن است فرصت هایی برای کسب مشاغل جدید از مشتریان در اروپا یا با کیفیت نهایی اروپا وجود داشته باشد.

به طور کلی ، CMU پتانسیل درآمد را در اروپا افزایش می دهد ، اما همه بانک های منطقه نمی توانند از این تغییر به دست آورند.

استفاده بیشتر از روابط مشتری-به ویژه در حین و به دلیل Covid-19

همانطور که گفته شد ، شرکت های اروپایی بخش عمده ای از بودجه خود را به عنوان بدهی بانکی به جای در بازارهای سرمایه افزایش می دهند و در عین حال بیشتر بانکهای اروپایی برای به دست آوردن مزایای فروش متقابل محصولات و خدمات سودآورتر به مشتریان خود تلاش می کنند. همه نهادها ، به ویژه آن دسته از جغرافیایی ها متمرکز تر ، نمی توانند از مزایای پیشرو ، به عنوان مثال ، در مورد بدهی های بزرگتر و سودآورتر هنگام صدور بدهی یا سهام عدالت استفاده کنند.

ما شاهد افزایش سهم کیف پول با مشتری و سودآوری کلی روابط مشتری از دیدگاه بانک هستیم. بعضی اوقات دلایل عدم تحقق این پتانسیل در عدم شفافیت یافت می شود. اما بیشتر اوقات آنها را در مکانیسم های تشویقی و فرمان نادرست که بیش از حد خط و متمرکز بر حجم هستند ، یافت می شوند. به این ترتیب ، بانک ها باید کاملاً روی حسابهایی تمرکز کنند که به سودآوری اقتصادی اضافه می کنند که امکان تخصیص مؤثرتر منابع را فراهم می کند و تضمین می کند که ریسک گرفته شده توسط بانک به اندازه کافی جبران می شود.

همچنین، پیامدهای Covid-19 در 1H/2020 فرصتی را فراهم می کند، زیرا برخی از بازیگران (به ویژه بین المللی) قرار گرفتن در معرض در بازارهای خارجی و اروپا را کاهش داده اند و فضایی را برای بازیگران داخلی ایجاد می کند تا رویکردی در طول چرخه را به نمایش بگذارند و به طور بالقوه سود ببرند. از آن. برنامه های حمایتی گسترده و تحت حمایت دولت از کووید-19 باید پس از پایان ضمانت ها مجدداً تأمین مالی شوند، به طوری که شرکت ها نیاز به انتشار بدهی جدید و افزایش سرمایه سهام در مقیاس بی سابقه ای داشته باشند. ظرفیت ترازنامه بانک‌ها برای تامین مالی مجدد این اقدامات، به ویژه با توجه به افزایش سرمایه مورد نیاز به دلیل بازل IV، محدود است. در نتیجه، بانک‌ها در موقعیت خوبی برای حمایت از شرکت‌ها برای اجرای راه‌حل‌های تامین مالی مجدد مبتنی بر بازار - از ECM/DCM گرفته تا استفاده از کانال‌های غیربانکی دیگر - احتمالاً از نیازهای تامین مالی مجدد ناشی از کووید-19 آینده سود خواهند برد.

مراحلی که باید برداشته شود

برای مقابله با این چالش‌ها و استفاده حداکثری از فرصت‌ها، ما معتقدیم که بانک‌های اروپایی و به‌ویژه موسسات متمرکزتر منطقه‌ای با ظرفیت ترازنامه کمتر، باید سه مرحله کلیدی را اجرا کنند تا در راس بازی خود قرار گیرند:

موقعیت بازار آینده خود را بیابید - و این ممکن است یک جایگاه ویژه باشد

تغییرات ساختاری در تجارت بازار سرمایه به این معنی است که هزینه انجام تجارت و خدمات رسانی به مشتریان (هزینه های سرمایه و عملیاتی) همچنان در حال افزایش است.

وقتی صحبت از فناوری به میان می‌آید، پرداختن به نیاز هر مشتری - پوشش چند دارایی، تجارت همه جانبه و انتشار اوراق بهادار مبتنی بر پلت‌فرم - نیاز به سرمایه‌گذاری‌های فناوری و زیرساخت قابل توجهی دارد که به احتمال زیاد فقط برای بزرگ‌ترین مؤسسات نتیجه خواهد داد.

وقتی نوبت به پوشش محصول و خدمات می‌رسد، به‌ویژه مؤسسات متمرکز از نظر جغرافیایی ممکن است رفع نیازهای مشتری در مقیاس جهانی هر چه بیشتر و انجام این کار به شیوه‌ای سودآور برایشان مشکل باشد.

به این ترتیب، به نظر نمی رسد یک عرضه جهانی برای همه فعالان بازار مناسب باشد. و منظور ما از جهانی پوشش مشتری و همچنین پوشش محصول/خدمات است.

بنابراین، برخی از کوچک‌ترین شرکت‌کنندگان در بازار سرمایه ممکن است تصمیم بگیرند که بهترین تصمیم خروج کامل از تجارت است. برای بانک‌های بدون براکت، یک اقدام ثمربخش ممکن است تمرکز مجدد مدل کسب‌وکار خود بر روی مشتریان خاص یا بخش‌های صنعتی باشد، برای مثال:

  • پوشش مشتری تمرکز: به جای تلاش برای ارائه خدمات به بخش های مشتری که از دسترس خارج هستند ، به عنوان مثال ، به دلیل اندازه یا ظرفیت تحریریه خود ، یک بخش مشتری متمرکز و کاملاً مشخص با حق کسب یک سهم عادلانه را ترجیح دهید ، به جای تلاش برای ارائه خدمات به بخش های مشتری که از دسترس خارج هستند ، به جای تلاش برای ارائه خدمات به بخش های مشتری که خارج از دسترس هستند ،
  • ارائه محصول به نیازهای مشتری: فعالیت های بازار سرمایه را روی محصولات و خدمات با حاشیه مشخص برای بخش های تمرکز مشتری انتخاب شده ، به جای اینکه کمی بخش مشتری را ارائه دهید ، تمرکز کنید
  • ترازنامه را با دقت مدیریت کنید: RWA ها را به روشی هدفمند به سمت مشتریانی که سودآوری اقتصادی روشن و مثبت دارند ، مستقر کنید و رویکردهای چراغ سرمایه را در این پیشنهاد ادغام کنید ، یعنی تأکید بر مشاوره و همچنین استفاده از ظرفیت دیگر/ غیر بانکی برای ارائه خدمات کلی بیشتربرای مشتری ها جذاب است

مدل فروش را با واقعیت جدید تطبیق دهید

دور شدن از ارائه یک مدل خدمات جهانی برای تبدیل شدن به یک شرکت کننده متمرکز تر در بازارهای سرمایه ، به تغییرات قابل توجهی در عملکرد فروش و پوشش نیاز دارد. تیم های فروش مدرن باید به ستون های زیر اعتماد کنند:

  • تنظیم هدایت به سودآوری مشتری اقتصادی: مشوق های فروش به طور معمول روی خط و حجم بالا متمرکز است. تمرکز بیشتر بر سودآوری اقتصادی معاملات و مشاغل جدید ، گرفتن تصمیمات آگاهانه در مورد یارانه برخی محصولات و مشتری ها در آینده حتی از اهمیت بیشتری برخوردار است. پیاده روی در مورد صحبت و در واقع کاهش روابط غیر سودآور مشتری ، به ویژه در بازارهایی که نیاز به زیرساخت های بالا در کلاس های محصول دارند ، دشوار است.
  • پوشش مجدد مشتری: از دیدگاه ما ، دسترسی به دسترسی و حس واضح از نیازهای مشتری در هنگام ارائه محصولاتی که منحصراً تحت پوشش توابع خزانه داری مشتری قرار نمی گیرند ، به عنوان مثال ، به عنوان مثال ، همانطور که در مورد مکان های خصوصی نیز وجود دارد ، مهم است. بنابراین پوشش باید عناصر مدیریت روابط عمومی را با مؤلفه های تخصصی اختصاصی (محصول) ترکیب کند. و به وضوح این باید متناسب با اندازه و پتانسیل مشتری باشد
  • رویکرد رفتن به بازار را تنظیم کنید: هرچه مشتری های بزرگتر و پیشرفته تر باشند ، آنها بر اساس کار مدیران روابط ، مشاغل کمتری را طی می کنند. فرآیندهای دیجیتال ، انطباق و بهترین مقررات اجرای ، تأثیر روابط را برای طیف گسترده ای از موارد کاهش می دهد. ایجاد یک ارزیابی واقعی و عادلانه از موفقیت تلاش های فروش متقابل به ایجاد مبنای تصمیم گیری مناسب کمک می کند

هنگام تعدیل مدل های فروش، فرآیندها در دفاتر جلویی و پشتی نیاز به بررسی دقیق دارند. یک دید واضح به انسجام و ارزش افزوده آنها در مدل فروش جدید، با ملاحظاتی مانند برون سپاری بیشتر و انتقال آنها به یک ابزار مفید مورد نیاز است.

حتی اگر به تلاش نیاز دارد، ابزارهای رشد را تنظیم کنید

یکی از مسائل کلیدی برای بسیاری از فعالان بازارهای سرمایه منطقه ای یا غیر متمرکز تر، مقیاس پذیری منفی محدود زیرساخت آنها است. برای بسیاری از مؤسسات نمی‌تواند کوچک‌تر شود - زیرساخت‌های تجارت، گزارش‌دهی و مدیریت ریسک در همه محصولات ارائه شده مورد نیاز است. عملیات خزانه داری و انتشار برای ترازنامه های خود بانک ها معمولاً به همان فناوری اطلاعات بازار سرمایه نیاز دارد، در حالی که فرصت های برون سپاری ممکن است حتی گران تر باشد، اگر اصلاً در دسترس باشد.

بانک ها بر اساس موقعیت و مدل پوشش خود در بازار، باید ابتکاراتی را برای تنظیم چرخ دنده های رشد تعریف کنند:

  • ایجاد انگیزه در فروش متقابل بین مشتریان و محصولات: پتانسیل بیشتری در بخش‌های تجاری مرتبط با معاملات مانند زیرساخت‌ها و املاک و مستغلات وجود دارد که تنها در صورتی امکان‌پذیر است که مکانیسم‌های هدایت درست تنظیم شوند.
  • ارائه محصول فعلی را گسترش دهید: نیاز آشکار به فرصت های سرمایه گذاری و در نتیجه به محصولات ساختاریافته با سرمایه گذاران نهادی وجود دارد. تقویت قابلیت‌های منشأ بانک‌ها برای ساختار و ارائه محصولات مرتبط با بدهی به فعالان بازار سرمایه اجازه می‌دهد تا مجموعه‌های کارمزد جدید و همچنین ابزارهای اضافی را برای مدیریت استقرار ترازنامه خود باز کنند ("Origin-to-Distribution")
  • حرکت به سمت بینش و راه حل: سمت فروش تغییر تحقیق از گزارش های تحلیلگر مکتوب به تخصص عمیق صنعت و ارائه مجموعه داده های اختصاصی همراه با الگوریتم های تجارت و اجرای خارجی (مبتنی بر API) برای بهبود کشف نقدینگی و کیفیت اجرا در یک تجارت الکترونیکی است. محیط

به طور کلی و برای حمایت از تغییرات ذکر شده در بالا، بانک ها نیز باید سرمایه گذاری کنند و زیرساخت های مورد نیاز را ایجاد کنند. در صورت نیاز، اتوماسیون و کارآیی هزینه فرآیندهای جلو/میان/پس‌آفیس (مانند گزارش‌دهی نظارتی قبل از/پس از تجارت) باید با ترکیب یا ادغام پلت‌فرم‌های بازار سرمایه در شرکت‌ها پشتیبانی شود. این یک ملاحظات کلیدی است، زیرا اینها بلوک های هزینه ثابت قابل توجهی را که بانک ها باید مدیریت کنند، هدایت می کنند.

نتیجه

پیمایش در شرایط رقابتی برای همه بانک ها و به ویژه موسسات متمرکزتر دشوار خواهد بود. نیازهای تامین مالی مجدد پس از کووید-19 فرصت هایی را در بازار سرمایه و همچنین بازار وام ایجاد می کند. اما به طور کلی، ما بر این باوریم که برای بسیاری از مؤسسات، راه ایجاد رویکرد مشتری و محصول متمرکزتر برای تجارت بازار سرمایه است تا در سال‌های آینده نیز موفق باشند.

نویسندگان از Stephan Lutz، دکتر Florian Balke و Clemens Bürgel برای دیدگاه و مشارکت تشکر می کنند.

  • نویسنده : احديان پور پروين ژيلا
  • منبع : aba-terapiya.site
  • بدون دیدگاه

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.