بدهی تبعیدر مقابل. بدهی ارشد: تفاوت چیست؟

  • 2021-05-29

ایوان تارور دارای بیش از 6 سال تجربه در تحلیل مالی و بیش از 5 سال به عنوان نویسنده، ویراستار و کپی رایتر است.

شارلین راینهارت متخصص حسابداری، بانکداری، سرمایه گذاری، املاک و مستغلات و امور مالی شخصی است. او یک CPA، CFE، رئیس کمیته مالیات افراد جامعه CPA ایلینوی است و به عنوان یکی از 50 زن برتر حسابداری Practice Ignition شناخته شد. او بنیانگذار Wealth Women Daily و نویسنده است.

تفاوت بین بدهی تبعی و بدهی ارشد چیست؟

تفاوت بین بدهی تبعی و بدهی ارشد اولویتی است که در آن یک شرکت در حال ورشکستگی مطالبات بدهی را پرداخت می کند. اگر شرکتی هم بدهی تبعی و هم بدهی ارشد داشته باشد و باید برای ورشکستگی یا انحلال اقدام کند، بدهی ارشد قبل از بدهی تبعی بازپرداخت می شود. هنگامی که بدهی اصلی به طور کامل بازپرداخت شد، شرکت سپس بدهی های تبعی را بازپرداخت می کند.

نکات کلیدی:

  • اگر شرکتی با ورشکستگی یا انحلال مواجه شود، بدهی تبعی و بدهی ارشد از نظر اولویت متفاوت است.
  • بدهی های تبعی یا بدهی های خردسال از نظر بازپرداخت نسبت به بدهی های ارشد اولویت کمتری دارد.
  • بدهی ارشد اغلب تضمین می شود و احتمال بازپرداخت آن بیشتر است در حالی که بدهی های تبعی تضمین نشده است و بیشتر یک ریسک است.

آشنایی با دو نوع بدهی

پیامدهای اساسی این دو نوع بدهی، خطر برای طلبکار است.

بدهی تبعی

در مورد بدهی های تبعی، این خطر وجود دارد که اگر شرکتی از پولی که در طول انحلال دارد برای پرداخت به دارندگان بدهی ارشد استفاده کند، نتواند بدهی های تبعی یا فرعی خود را بازپرداخت کند. بنابراین، اغلب برای یک وام دهنده سودمندتر است که ادعای بدهی اصلی یک شرکت را نسبت به بدهی های تبعی داشته باشد.

بدهی ارشد

بدهی های ارشد اغلب تضمین می شود. بدهی تضمین شده بدهی است که توسط دارایی ها یا سایر وثیقه های یک شرکت تضمین می شود و می تواند شامل حق حق و مطالبات در مورد دارایی های خاص باشد.

هنگامی که یک شرکت برای ورشکستگی اقدام می کند، صادرکنندگان بدهی های ارشد، معمولاً دارندگان اوراق قرضه یا بانک هایی که خطوط اعتباری چرخشی صادر کرده اند، بیشترین شانس را برای بازپرداخت دارند. در ردیف بعدی، دارندگان بدهی خردسال، سهامداران ممتاز و سهامداران عادی قرار دارند. در برخی موارد، این طرفین با فروش وثیقه ای که برای بازپرداخت بدهی نگهداری شده است، پرداخت می شود.

نمونه ای از بدهی تبعی در مقابل بدهی ارشد

اگر شرکتی درخواست ورشکستگی کند، دادگاه های ورشکستگی وام های معوقی را که باید با استفاده از دارایی های منحل شده شرکت پرداخت شود، در اولویت قرار می دهند.

هر بدهی که نسبت به سایر اشکال بدهی اولویت کمتری داشته باشد ، بدهی فرعی در نظر گرفته می شود. هر بدهی با اولویت بالاتر نسبت به سایر اشکال بدهی بدهی ارشد محسوب می شود.

به عنوان مثال ، یک شرکت بدهی A دارد که بالغ بر 1 میلیون دلار و بدهی B است که بالغ بر 500000 دلار است. بدهی A بدهی ارشد است و بدهی B بدهی فرعی است. اگر شرکت برای ورشکستگی پرونده کند ، باید تمام دارایی های خود را برای بازپرداخت بدهی نقدینگی کند. اگر دارایی های این شرکت با قیمت 1. 25 میلیون دلار انحلال شود ، ابتدا باید مبلغ 1 میلیون دلار بدهی ارشد خود را پرداخت کند.

تفاوت های کلیدی

بدهی ارشد بالاترین اولویت و بنابراین کمترین خطر را دارد. بنابراین ، این نوع بدهی به طور معمول نرخ بهره پایین تر یا ارائه می دهد. در همین حال ، بدهی فرعی با توجه به اولویت پایین تر در زمان بازپرداخت ، نرخ بهره بالاتری را در اختیار دارد.

بانک ها به طور معمول بدهی ارشد را تأمین می کنند. بانکها وضعیت ارشد ریسک کمتری را در دستور بازپرداخت فرض می کنند زیرا با توجه به منابع کم هزینه بودجه خود از حساب سپرده و پس انداز ، می توانند نرخ کمتری را بپذیرند. علاوه بر این ، تنظیم کننده ها از بانک ها حمایت می کنند تا سبد وام ریسک کمتری را حفظ کنند.

بدهی فرعی هر بدهی است که بدهی ارشد یا پشت آن را می گیرد. با این حال ، بدهی های فرعی نسبت به سهام ترجیحی و مشترک اولویت دارند. نمونه هایی از بدهی های فرعی شامل بدهی mezzanine است که بدهی است که شامل یک سرمایه گذاری نیز می شود. علاوه بر این ، اوراق بهادار تحت حمایت دارایی به طور کلی دارای یک ویژگی فرعی هستند که در آن برخی از ترانشه ها تابع ترانزیت های ارشد محسوب می شوند. اوراق بهادار تحت حمایت دارایی ، اوراق بهادار مالی است که توسط استخر دارایی ها ، از جمله وام ، اجاره نامه ، بدهی کارت اعتباری ، حق امتیاز یا مطالبات قابل وثیقه است. ترانشه ها بخش هایی از بدهی یا اوراق بهادار هستند که برای تقسیم ریسک یا ویژگی های گروهی طراحی شده اند تا بتوانند برای سرمایه گذاران مختلف قابل فروش باشند.

ملاحظات ویژه

یکی از نیکوکاران بدهی فرعی ، بانک ها است. هنگامی که نرخ این وام ها پایین تر از سایر اشکال افزایش سرمایه است ، بانک ها بدهی فرعی را افزایش می دهند. این امر از آنجا که بسیاری از بانک ها با توجه به افزایش نظارت نظارتی از زمان بحران مالی 2008 تا 2009 ، ریسک کم در نظر گرفته می شوند. بدهی فرعی به روشی نسبتاً آسان برای تأمین نیازهای سرمایه تبدیل شده است بدون اینکه با افزایش سرمایه ، پایگاه سهامدار خود را رقیق کنند.

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.